سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

87/5/13
8:11 ع

چراغ ها کم کم روشن شد. هنوز از گوشه کنار مسجد صدای گریه می آید. سفره های سحری پهن شد وقیمه پلو ها پخش. ماست و هلو هم چاشنی غذا بود. بچه های خادم واقعا زحمت می کشند. حتما وقتی معتکف ها گرم مناجات بودند، آنها گرم آماده کردن سحری معتکف ها. بیرون از مسجد روی میز فلاکس چایی گذاشته اند. بعضی ها چای را در راه مسجد تا وضوخانه مینوشند. بعد از مسواک و وضو به مسجد برگشتم. پانزده دقیقه ای به اذان مانده. بعضی ها مشغول وتر بودند. بعد از اذان صبح، حاج آقای ابو ترابی نماز جماعت را اقامه کردند بعد از تعقیبات نماز، رفتند منبر. صحبت حاج آقا درباره ی اقامه بود. « حی علی الفلاح، بپا خیزید برای رستگاری. قد افلح من تزکی. پس یعنی برای تزکیه بر خیزید.» سخنرانی که تمام شد، همه خوابیدند. نزدیک ساعت ده از خواب بیدار شدم. چند دقیقه بعد صدای حاج مهدی سماواتی از بلند گو های مسجد پخش شد، یعنی وقت بیداری است. چه شعر زیبایی می خواند:«

ببریدم سر راهش که زخاک قدمش                                                فیض برگشتن نورم به بصر نزدیک است

از فراقش چه جگرها که نشد خون و نسوخت                                  چیدن حاصل خون های جگر نزدیک است.»

 پیمان دور هم نشستیم و آقای رهبری با لهجه ی عربی حدیث کساء خواند. بعد از حدیث کساء پیمان که برادر زاده اش برایش لباس تمیز آورده بود و از اخبار مطلعش کرده بود گفت: « اسیرای اسرائیلی در دست حزب الله زنده نبودن. جسدشون رو مبادله کردن.» این حرف بحثی را درباره ی حزب الله و جنگ سی و سه روزه راه انداخت که به مسئله ی علایم ظهور کشیده شد. حرف ها که تمام شد ساکها را مرتب کردم. یکی از معضلات مل بودند. با وجود تنگی جا ساکها را هم باید جا می دادیم. ما که کنار ستون بودیم و بعضی از جاهای دیگر مسجد هم ساکهاشون آنجا گذاشته بودند. دراز کشیدم. خوف وجودم را فرا گرفت. به روز آخر فکر می کردم. اعمال ام داوود. سه روز مهمان خدا بودن و دست خالی برگشتن اوج خسران است. به فردا خیلی امیدوارم و البته بسیار می ترسم که تا آن موقع لایق جوایز نشوم. در همین فکرها بودم که خوابم برد و این خواب تا هفده و نیم طول کشید.                               


مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ